دسته : -علوم انسانی
فرمت فایل : word
حجم فایل : 18 KB
تعداد صفحات : 13
بازدیدها : 207
برچسبها : دانلود مقاله
مبلغ : 5000 تومان
خرید این فایلمقاله بررسی نكاتی در مورد روابط زناشویی و عشق پایدار در 13 صفحه ورد قابل ویرایش
تقدیم به دوستانی كه كلید قلبم در صندوقچه رازهایشان پنهان است.
شنیدم كه چون قوی زیبا بمیرد |
|
فریبنده زاد و فریبا بمیرد |
شب مرگ، تنها نشیند به موجی |
|
رود در گوشه ای دور و تنها بمیرد |
در آن گوشهچندان غزل خواند آن شب |
|
كه خود در میان غزلها بمیرد |
گروهی بر آنند كه این مرغ شیدا |
|
كجا عاشقی كرد آنجا بمیرد |
شب مرگ از بیم آنجا شتابد |
|
كه از مرگ غافل شود تا بمیرد |
من این نكته گیرم كه باور نكردم |
|
ندیدم كه قویی به صحرا بمیرد |
چو روزی ز آغوش دریا برآمد |
|
شبی هم در آغوش دریا بمیرد |
تو دریای من بودی آغوش وا كن |
|
كه می خواهد این قوی زیبا بمیرد |
دكتر مهدی حمیدی
آفرینش آدم و حوا و روایتی از هابیل و قابیل
خداوند انسان را نیز مانند موجودات دیگر بصورت جفت آفرید تا برای هم موجب آرامش باشند. آدم تنهای تنها در بهشت بسر می برد و از نوع خود هیچكس را هم صحبتی نداشت تا با وی مانوس باشد، روحش سكون و آرامش نداشت، خداوند همدم و مونسی به نام حوا در كنارش آفرید. روزی آدم بدنبال یك خواب طولانی همینكه سر از خواب برداشت چشمش به زنی افتاد كه بالای سرش نشسته است، پرسید تو كیستی؟ حوا پاسخ داد من همسر تو هستم، آفریده شدم تا مونس تو باشم. خداوند فرمود ای آدم خودت و همسرت در این باغ زیبا مسكن گزینید ولی به آن درخت نزدیك نشوید كه از ستمكاران خواهید شد. آدم و حوا وسوسه شدند و به آن درخت میوه نزدیك شدند و از بهشت به روی زمین اخراج شدند. خداوند در وجود انسان میل جنسی را به او هدیه كرد، كه برای بشر شامل دو هدف اصلی است هدف اول ارتباط با علم الحیاة (بیولوژی) دارد و بقصد تولید نسل میباشد و دیگری فرعی و برای رفع حوائج شهوانی بوده و با حصول لذائذ انجام میگیرد. كه ازدواج بخاطر هدفهای فوق صورت میگیرد بشرطی كه در مسیر درست و حلال باشد. زمانی كه آدم و حوا از میوه ممنوعه خوردند و از بهشت رانده شدند در زمین سكونت كردند و خداوند توبه آنها را پذیرفت و اجازة زندگی روی زمین را به آنان داد، آنها صاحب فرزندانی شدند هم دختر و هم پسر، دو تن از پسران آدم خواهان یكی از خواهرانشان شدند یعنی زمانی كه هابیل و قابیل به سن ازدواج رسیدند. لذا خداوند به حضرت آدم امر كرد كه هابیل و قابیل باید هدایایی را بیاورند و هدیه ای كه قبول واقع شود صاحب آن هدیه «شوهر» خواهرش خواهد بود. هابیل دامداری می نمود و قابیل كشاورزی، هابیل یكی از بهترین بره های خود را جدا كرده و قابیل چند خوشه خشكیده گندم را انتخاب و روز امتحان هر دو بالای یك بلندی میروند، بادی وزیدن گرفته و بره را از دست هابیل می برد یعنی هدیه هابیل مورد قبول واقع شده و دختر برای اوست. قابیل از فرط عصبانیت با سنگی بر سر برادر خود زده و او را می كشد چون كمی از او بزرگتر بود قدرت بیشتری داشت، حالا او نمی دانست با جنازة برادر چه باید بكند. خداوند دو كلاغ را در حال نزاع فرستاد، یكی از آنها دیگری را كشت و زیر خاك دفن كرد، قابیل نیز همین كار را با جنازة برادرش كرد و او را دفن كرد، پنهانی به نزد خانواده رفته دست خواهرش را می گیرد و از آنجا فرار می كند و در جای دیگری از زمین صاحب كودكان و نسلی دیگر از انسانها می شوند.
زن در جاهلیت عربستان:
یكی از وحشتناكترین رسوم و عادتهای شوم دوران جاهلیت دختركشی بود، آن هم در زشتترین صورت یعنی زنده بگور كردن یا گردن زدن و یا از بالای بلندی به پائین پرت كردن فرزندان دختر. آنان دختران را در ردیف حیوانات قرار می دادند، بی عفتی و بی ناموسی در حدی بود كه به طور آزاد و رسمی بینشان نكاح چند تایی صورت می گرفت، یعنی مردان با قدرت مالی خود هر چند زن كه
می خواستند اختیار می كردند و زنان نیز در اختیار هر فردی قرار می گرفتند، زنانی هم بودند كه بر سر در خانه های خود پرچمی یا علامت و نشانه ای به این عنوان نصب می كردند، و اگر فرزندی می آوردند مدعیان را همراه قیافه شناسان جمع می كردند، قیافه شناسان كودك را شبیه هر كدام از مردان
می دانستند او را به عنوان پدر كودك معرفی می كردند. در چنین شرایطی پیامبر پا به عرصه وجود گذاشت و با خواست خداوند توسط عبدالله نوری پاك به رحم آمنه منتقل شد تا پیامبر به دنیا آمد.
ازدواج پیامبر (ص) و خدیجه (س):
خدیجه از خاندان قریش، بانوئی بسیار پاكدامن و ارجمند بود، او دو شوهر كرد، هر دو از دنیا رفتند، و اموال بسیاری از آنها از طریق ارث به او رسید، ثروت او از حد و مرز می گذشت. همواره كاروانهای بازرگانی او در شام و یمن و طائف، در حركت بودند، عموی خدیجه از دانشمندان و كشیشان مسیحی بود و همه كتابهای آسمانی را خوانده بود، او نشانه های پیامبری را در وجود پیامبر اسلام دیده بود، خدیجه توسط او به مقام پیامبر آگاه شده بود، و خود او نیز روش پاك و امانت داری و صداقت او را مشاهده كرده بود، از این رو مجذوب و شیفته بی قرار پیامبر (ص) شد و تصمیم گرفت با پیامبر ازدواج كند، در این وقت پیامبر (25) سال داشت ولی از سن خدیجه (40) سال می گذشت. پیامبر با وساطت عمویش ابوطالب پدر علی (ع) وسایل ازدواج با خدیجه را فراهم كرد، خدیجه بسیار فداكار و مهربان بود و همه ثروتش را در اختیار پیامبر گذاشت تا در راه هدفی بزرگ به مصرف برسد. پیامبر سال فوت خدیجه را «سال غم» نامید پیامبر می فرمود: خدیجه وقتی به من پیوست كه همه از من دور می شدند، او در راه اسلام، هرگز مرا تنها نگذاشت، همواره از من حمایت كرد، خدا او را رحمت كند كه بانوی پر بركتی بود. حضرت فاطمه (س) حاصل چنین ازدواجی بود.
ازدواج علی (ع) و فاطمه (س):
خواستگاران بسیاری برای حضرت فاطمه آمدند نزد پیامبر خدا ولی حضرت محمد و فاطمه (س) حضرت علی را برگزیدند. حضرت محمد به علی (ع) فرمودند چه چیزی را مهریه قرار میدهی، علی (ع) فرمود شمشیر و اسب و زره و شتری برای كشیدن آب از نخلستان دارم. پیامبر فرمود شمشیر و شتر و اسب برای خودت لازم است برای جنگ با مشركان و كشاورزی و زندگی، فقط زره می ماند كه من آن را به عنوان مهریه زهرا (س) می پذیرم حضرت علی زره را 480 درهم قطری فروخت به حضرت محمد داد و او را نیز با این جهازیه حضرت فاطمه را تهیه كرد. امام صادق می فرمایند: اگر خداوند علی را برای فاطمه (س) نمی آفرید، در سراسر زمین از حضرت آدم گرفته تا تمام انسانهای بعد از او، همسر همتایی برای فاطمه (س) پیدا نمی شد. پیامبر از پولی كه حضرت علی به او داد وسایل زیر را به عنوان جهاز راهی خانه علی (ع) كردند: پیراهن یك عدد – روسری یك عدد – چادر مشكی عربی یك عدد – بقچه بافته شده از لیف خرما – دو عدد متكا – پرده پشمی – حصیر – آسیاب دستی – طشت مسی- كاسه سفالی – مشك آب – آفتابه سفالی – فرش پوستی – عبای سفید – ظرف آب خوری . هنگامی كه این وسایل ساده و بی آلایش را به حضور پیامبر آوردند اشك در چشمانش حلقه زد و سر به آسمان نمود و گفت: خدایا به زندگی قومی كه گرانمایه ترین ظروفش سفالی است بركت بده. در حدیثی نقل شده است كه: حضرت فاطمه (س) بعد از وفات رسول خدا (ص) هرگز لبخند نزده بود جز زمانی كه تابوت پوشاننده را دید از خوشحالی خندید و فرمود: این تابوت چقدر زیباست كه مانع مشخص شدن حجم بدن می شود. گویی ایشان از چگونگی حمل جنازه زنان در مدینه ناخرسند بودند چون آنها بدن زن را روی چوبی بدون دیواره می نهادند به طوری كه حجم بدن زن را نمایان می كرده است و با دیدن تابوت پوشاننده خندیده بودند.
كتاب: سیره چهارده معصوم
انگیزه های ازدواج و عوامل بازدارنده ازدواج:
غریزه بقای نسل، انگیزه تكامل نسل، نیاز جسمی، میل داشتن استقلال، بر آورده نیازهای عاطفی و انگیزه رفع تنهایی از انگیزه ازدواج می باشند و عوامل بازدارنده ازدواج در دختران و پسران نیز می تواندشامل: ازدواج را زود دانستن (یعنی معتقد است در آینده با كسب آمادگی های لازم و امكانات بیشتر ازدواج كند، زندگی آرام، راحت و طبیعی تری خواهد داشت) دنبال كردن اهداف مهم تر، اعتقاد به داشتن زندگی آزاد، شكست در عشق، اختلالات روانی – جنسی و افسردگی ، بدبینی، افراد وسواسی، و وابستگی بیمارگونه به خانواده، باشد. لذت زندگانی در مجاهده است باید با حقایق روبرو شد و بجای افسوس و آه با نیروی سعی و همت اشكالات را كه بر سر راه كامیابی است از میان برداشت. از حقیقت به خیال پناه بردن و در پس زانوی غم نشستن، بیماری ناكامی را درمان نمیكند.
ازدواج مطلوب آن است كه زن و شوهر یكدیگر را شناخته حسن تفاهم دارند و هر كدام از آنها بهدف و وظایف خویش آگاهی داشته و در تامین زندگی و تهیه سعادت خانوادگی تشریك مساعی می نمایند.
كتاب: روانشناسی عمومی دكتر حمزه گنجی
انتخاب همسر و ازدواج از نظر اسلام:
چند نكته:
در این پایتخت غالباً قیافه ها گرفته و چهره ها مغموم است از كارفرمای میلیونر تا كارگر تنگدست همه فاقد نوعی نشاط باطنی هستند و همه می نالند و شكوه دارند، در كوچه ها و خیابانها در منازل و مجالس غالب مردم عبوس و اخمو و افسرده بنظر می رسند مثل اینكه نشاط و شادمانی از میان ما ایرانیان رخت بربسته است. باید سعی كنیم روحیه خود را آماده كنیم تا از نشاطی كه محیط مان را در بر گرفته استفاده كنیم برای بهره مندی از شادی این چند نكته را رعایت كنیم: ثروت را موجه سعادت ندانیم بلكه آنرا از وسائل تحصیل شادی بشناسیم. پیش از وقت خوب و بد هر چیز را در نظر بگیریم تا از پیش آمد خلاف آن متاثر نشویم. هیچكس و هیچ چیز را بدون عیب تصور نكنیم و بدانیم كه خلقت انسان كامل نیست و حتماً همه ما دارای نقایص و معایب فراوان هستیم. با گذشت باشید، گذشته را فراموش كنید و توجه خود را به آینده معطوف دارید. لذایذ طبیعی را بر هوی و هوس مقدم بشمارید. لذت ببرید ولی بحدی كه متعاقب آن رنج و زحمتی برای خودتان و دیگران فراهم نسازید. هر پیش آمدی قابل جبران است. اگر به بلیه ای دچار شدید تسلیم باشید و عاقلانه راه چاره را بیندیشید. نشاط و شادی در نهاد هر فردی هست ولی باید آن را تربیت و تقویت كرد، نگرانی و اندوه موجب پیری و زوال است و باید با آن مبارزه كرد.
مطلب: مجید غلامپور
همسرداری
همسر داری مهارتی است كه زن و شوهر با شناخت توانمندیها، تفاوتها و حساسیتهای یكدیگر بتوانند به نیازهای جسمی ، عاطفی، روانی و جنسی طرف مقابل پاسخ دهند، به طوری كه هر دو احساس رضایت خاطر نموده به آرامش نسبی دست یابند.
تفاوت های روانشناختی زنان و مردان در زندگی مشترك:
میزان اعتماد به نفس زنان با احساس اطمینان آنان از (دوست داشته شدن) رابطه مستقیمی دارد، در حالیكه مردان زمانی از اعتقاد به نفس كافی برخوردارند كه بتوانند درخواستهای همسران خود را بر آورده كنند. زنان دوست دارند برای حل شدن یك موضوع درباره آن صحبت كنند (حتی اگر وقت زیادی صرف نمایند) در حالی كه مردان این عمل زنان را پر حرفی تلقی می كنند. زنان دوست دارند كه شوهرانشان محبت خود را ابراز كنند و به آنان بگویند كه چقدر دوستشان دارند، اما مردان فكر می كنند كه همسرانشان باید بدانند كه (من فقط او را دوست دارم، نیازی به گفتن نیست). وقتی مردان از زنان خود حمایت می كنند آنان را در حل مشكلاتشان توانمند تر می سازند و به زندگی امیدوارتر و علاقه مند تر می كنند. زنان فرمان بردن را دوست دارند ولی معتقدند این فرمان بردن باید عاشقانه باشد، در این صورت حاضر به هر گونه ایثار و فداكاری خواهند بود. هنگامی كه مردان دیر می كنند، زنان با سؤالهای (چرا دیر كردی؟) (كجا بودی؟) در حقیقت دلواپسی و نگرانی توام با عشق و علاقه را به همسر خود ابراز می كنند، اما شوهران فكر می كنند كه همسرانشان می خواهند آنها را زیر سوال ببرند و افرادبی مسئولیت و غیر مطمئنی جلوه دهند. وقتی شوهران فكر می كنند كه برای زندگی و همسرانشان مفید هستند، احساس ارزشمندی و توانمندی می نمایند ولی زنان زمانی این احساس كه فكر می كنند برای همسرانشان عزیز هستند. مردان پس از گوش كردن به صحبت های همسر خود بلافاصله می خواهند مشكل را حل كنند، بنابراین به راهنمایی آنان می پردازند، در صورتیكه شاید زنان فقط می خواستند احساساتشان را بیان كنند. زنان میزان ارزشمندی و علاقه شوهرانشان را به خود با میزان بر آورده شدن خواسته هایشان محك می زنند. مردان باید سعی كنند خواسته های منطقی آنان را بر آورده كنند و یا آنان را با دلایل صحیح متقاعد سازند.
خرید و دانلود آنی فایل